سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمستان 83 - عــشــق مـلـکـوتـی

[ و فرمود : ] اگر بدین شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد ، نگیرد ، و اگر همه جهان را بر منافق ریزم تا مرا دوست دارد ، نپذیرد ، و این از آن است که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امّى گذشت که فرمود : اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد و منافق دوستى تو نپذیرد . [نهج البلاغه]

نویسنده: عشق ملکوتی(83/10/24 :: 3:40 عصر)

(بنام تو ای آرام جان )


ای جماعت چطوره حالات‌تون
قربون اون فهم و کمالات‌تون
گردنتون پیش کسی خم نشه
از سر بنده سایه‌تون کم نشه
راز و نیاز و بندگی‌تون، درست
حساب کتاب زندگی‌تون درست
باز یه هوا دلم گرفته امروز
جون شما دلم گرفته امروز
راست و حسینی‌ش نمی‌دونم چرا
بینی و بینی‌ش، نمی‌دونم چرا
فرقی نداره دیگه شهر و روستا
حال نمی‌دن مثل قدیما دوستا
شاپرکا به نیش مجهز شدن
غریب‌گزا هم آشنا گز شدن
شعرم اگه سست و شکسته بسته است
سرزنشم نکن، دلم شکسته است
آدم دل‌شکسته بهش حرج نیست
شعر شکسته بسته بهش حرج نیست
تا که میفته دندونای شیری
روی سرت می‌شینه برف پیری
کمیسیون مرگ می‌شه تشکیل
درو می‌شن بزرگترای فامیل
یه دفعه هم‌کلاسیا پیر می‌شن
هم‌بازیا پیر و زمین‌گیر می‌شن
رمق نمونده تا بریم صبح زود
پیاده تا امامزاده داوود
گذشت دوره‌ای که خدا و عشق آدما یکی بود
درسته دیگه توی شهر ما نیست
دلی که مثل کاروان‌سرا نیست
یه چیزی می‌گم ایشالّا دلخور نشین
قربون اون دلای تک سرنشین
شهر بدون مرد، شهر درده
قربون شکل ماه هر چی مرده
مردای ده، مردای کاه و گندم
مردای ده مردای خوان هشتم
مردای پشت کوه، مثل خورشید
تو دلشون هزار جام جمشید
کیسه چپق‌ها به پر شال‌شون
لشکر بچه‌ها به دنبال‌شون
بیل و کلنگ‌شون همیشه براق
قلیون‌شون به راه، دماغ‌شون چاق
صبح سحر پا می‌شن از رختخواب
یکسره رو پان تا غروب آفتاب
چارتای رُستَمن به قدّ و قامت
هیکل‌شون توب، تن‌شون سلامت
نبوده غیر گرده‌ی گلاشون
غبار اگر نشسته رو کلاشون
کلام‌شون دعا، دعاشون روا
سلام و نون و عشق‌شون بی‌ریا
مردای نازدار اهل شهرن
با خودشون هم این قبیله قهرن
مردای اخم و طعنه‌ی بی‌دلیل
مردای سرشکسته‌ی زن ذلیل
مردای دکترای حلّ جدول
مردای نق نقی ِ لوس ِ تنبل
لعنت و نفرین می‌کنن به جاده
اگر برن چار تا قدم پیاده
مردای خواب تو ساعت اداری
تازه دو ساعتم اضافه‌کاری
توی رَگاشون می‌کشه تنوره
تری‌گلیسرید و قند و اوره
انگار آتیش گرفته ترمه‌هاشون
همیشه تو همه سگرمه‌هاشون
به زیر دست، ترشی و عبوسی
به رییس اداره چاپلوسی
برای جَستن از مظان شک‌ها
دایرةالمعارف کلک‌ها
بچه به دنیا می‌آرن با نذور
اغلب‌شون یه دونه اون هم به زور
پیش هم از عاطفه دم می‌زنن
پشت سر اما واسه هم می‌زنن
این‌جا فقط مهم مقام و پُسته
مردای شهری کارشون درسته
مشدی رضا چای و سماورت کو
سینی با قالی و گلپرت کو؟
ای به فدای ریخت و شکل و تیپت
بوی چپق نمی‌ده عِطر پیپت
مشدی  قربون میز و فایلت
قربون زنگ گوشی موبایلت
اون که دهاتی و نجیبه مشدی
میون شهریا غریبه مشدی
قدیم تَرا قاتله هم صفت داشت
دزد سر گردنه معرفت داشت
تقی به فکر رونق نقی نیست
کسی به فکر نفع مابقی نیست
مقاله‌ها پشت هم اندازیه
جناح و باند و حزب و خط بازیه
بس که به هر طرف ستادمون رفت
صراط مستقیم یادمون رفت
ارزش‌مون به طول و عرض میزه
چقدر میز و صندلی عزیزه
تموم فکر و ذکرمون همینه
که هیشکی پشت میزمون نشینه
اونا که مرد و زن دعاگوشون بود
میز ریاست سر زانوشون بود
بیا بشین که میز اگه وفا داشت
وفا به صاحبای قبل ِ ما داشت
قدیم که نرخ‌ها به طالبش بود
ارزش صندلی به صاحبش بود
فقیه اگه بالای منبر می‌نشست
جَوون سه چار پله پایین‌تر می‌شِست
معنی شأن و رتبه یادشون بود
حرمت مردم به سوادشون بود
روی لبت خوبه تبسم باشه
دفتر کارت دل مردم باشه
مردا بدون میز هم عزیزن
رفوزه‌ها همیشه پشت میزن
خلاصه قصه اون قدر دِرامه
که ایدز پیش دردمون زکامه
فتنه و دعوا سر نونه مشدی
دوره آخرالزمونه مشدی
جسارتاً شعرم اگه غمین بود
به قول خواجه «خاطرم حزین» بود
دعا کنین که حال‌مون خوب بشه
تا شعرمون یه ریزه مرغوب بشه

ای بابا .... چرا دارید چپ چپ بهم نگاه میکنید

مگه خودتون نگفته بودید ایندفعه مطلبم بوی اجتماعی بده ؟

خوب اینم اجتماعیه دیگه البته قبول دارم یه کم بوی قورمه سبزی هم میده ولی خوب برای تنوع بد نیست ها

عزت زیاد / سرفراز باشید


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

<   <<   6   7   8   9      >

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 

کل بازدید:460230

بازدید امروز:23

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

موضوعات وبلاگ

لوگوی خودم

زمستان 83 - عــشــق مـلـکـوتـی

جستجوی وبلاگ

:جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان





















حضور و غیاب

لینک دوستان

حریم دل
درد دلهای دریا
نور خدا ...( طاها )
رنگین کمون
زخم قناری
متولد ماه مهر
ســاحــل دل
آوای هـیــوا
گل پر شکوفه
بانوی اسمان ( پرشین بلاگ )
پرنده ی بال شکسته
به یاد او
دل تنگ ایران
انا مجنون الحسین(ع)
شعر و عرفان
مرکز فرهنگی شهید آوینی
ارمیا
من و گل نـرگـس
کوچه باغ ملکوت
دیده بان ( میهن بلاگ )
دیده بان ( بلاگفا)
سوته دل
بهارستان
حرم دل
قافله ی نور
حاج حمید
لبیک
ذخیره ی خدا
خاطرات من
گل نرگس ... مهدی فاطمه
قصه ی رهایی
بازی بزرگ
راز هلال رمضان
مسافر،زندگی یک سفر است
چفیه
به نام تک نگارنده ی عشق
فاطمه سلام الله علیها
پله ... پله ... تاخدا
حرفهایم برای تو
عشق و نفرت
یا کریم
who?
آوای آشنا

اشتراک

 

آرشیو

داستان مـــادر
داستان لیلی و مجنون
دنیای اسرار امیز جن قسمتهای 1و2و3
زنان حماسه ساز عاشورا قسمتهای 1و2و3و4
پاییز 83
زمستان 83
بهار 84
تابستان 84
پاییز 84
زمستان 84
بهار 85
تابستان 85
پاییز 85
زمستان 85
بهار 86
تابستان 86

طراح قالب


. با پارسی بلاگ نویسندگی نوین را آغاز کنید >